یک عمر دنبال رفیق گشتم ,اما هیچ .....

یک عمر دنبال رفیق گشتم ,اما هیچ .....

تا اینکه دیشب در « جوشن کبیر » پیدایش کردم.....

" یا رفیقَ مَن لا رفیقَ لَه "

و اینجا بود که تازه فهمیدم . . . . .

يه رفــــــــيق دارم ; ...

" اسمش خــــــــداست "

🌹حسابش از همه جداست...🌹

خدا همان است که من میخواهم
کاش من هم همان بودم که او میخواست . . . .💐 !!××!!

کوفه را چه شده است؟!

کوفه را چه شده است؟!
از پس در و دیوار های این شهر نفرین شده نجواهایی به گوش می رسد!
دختری راهی خانه ی بخت است!ا
عجیب است!مهریه اش را «یک جام خون» قرار داده!!!

معاویه و تفسیر قرآن

به معاویه در مکه خبر دادند که ابن عباس تفسیر قرآن میکند:

معاویه گفت: خب ابن عباس پسر عمه ی پیغمبر بوده، او از هاشمیان است! اگر او نکند که تفسیر کند؟!

گفتند: تفسیر میکند آیات رو به نفع علی بن ابیطالب ! ما از این شاکی هستیم!

معاویه گفت: خودم رسما وارد مجلس میشوم و جمعشان را برهم میزنم.

معاویه وارد مجلس تفسیر ابن عباس میشود، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات میکرد که معاویه هیچ جای اعتراضی برخود ندید!
بعد از مجلس معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت:
ابن عباس تو تفسیر آیات میکنی یا فضائل علی بن ابیطالب را بازگو میکنی؟!

ابن عباس گفت : 
معاویه به من بگو کجای قرآن است که فضائل علی بن ابیطالب نیست؟ از خودت هم سوال میکنم جواب میدهی؟

"انَّما اَنتَ مُنذِرُ وَلِکُلِ قَومِ هاد" این آیه برای کیست معاویه؟

معاویه گفت : 
رسول خدا فرمود منذر این امت منم و هادی وجود علی بن ابیطالب است! ولی ابن عباس حتما باید این آیه را بخوانی؟!

ابن عباس گفت : "اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا" بگو این آیه برای کیست معاویه؟

معاویه گفت : این هم قصه ی طهارت و عصمت علی بن ابیطالب و اهل بیتش است، درست! ولی حتما باید این را بخوانی؟

ابن عباس گفت : "اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَالَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُوتونَ الزَّکوةَ وَ هُم رکِعون" معاویه این آیه برای کیست؟

معاویه گفت : زمانی که علی بن ابیطالب انگشتر در راه خدا داد این آیه بر حق علی نازل شد، قبول دارم! ولی حتما این را باید بخوانی؟

ابن عباس گفت : "عَمَّ یَتَساءَلون عَنِ النَّبَاِ العَظیم" معاویه بگو این آیه در حق کیست؟

معاویه گفت : رسول خدا فرمود خبر عظیم علی بن ابیطالب است که هم مردم ازش میپیرسند و هم من از علی خواهم پرسید، ولی ابن عباس حتما باید این را بخوانی؟

ابن عباس گفت : "وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا" بگو ببینم این آیه برای کیست؟

معاویه گفت : پیغمبر فرمود حبل الله علی بن ابیطالب است دست به دامن علی بزنید و جای دیگر نروید که گمراه میشوید. ولی باید همین را تفسیر کنی؟

ابن عباس گفت : "کَفی بِاللهِ شَهیدا بَینی وَ بَینَکُم" این آیه برای چیست معاویه؟

معاویه گفت : این قصه قصه ی علم علی بین ابیطالب است که خدا همه ی علم جاری رو در سیره ی او تعریف میکند، ولی لازم است حتما این را بخوانی؟

ابن عباس گفت : "قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ" بگو به من که این آیه برای کیست؟

معاویه گفت : این هم ماجرای مباهله با اهل نجران است که خدا در این آیه علی بن ابیطالب را نفس پیغمبر میخواند، ولی برای مردم حتما باید همین را بخوانی؟

ابن عباس گفت : "ساَلَ سائِلٌ بِعَذابِ واقِع" این آیه برای چیست معاویه؟

معاویه گفت : روز غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخنان از خودت بود یا از خدا؟ پیغمبر فرمود امر رسالت بود،

شخص رو به پیغمبر کرد و گفت به خدا بگو بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت علی را ندارم و خداوند جلوی همگان دشمن علی را هلاک کرد، ابن عباس قبول دارم! آیا باید همین آیه را بخوانی؟

ابن عباس گفت : "یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک" این آیه دیگر برای چیست معاویه؟

معاویه گفت : این هم ماجرای ابلاغ ولایت علی بن ابیطالب است قبول دارم! ولی این را حتما باید بازگو کنی؟

ابن عباس گفت : "اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم" معاویه به من بگو این دگر برای کیست؟

معاویه گفت : این آیه هم اکمال دیانت در پرتوی ولایت علی بن ابیطالب است ولی آیه ای دیگر بخوان نه این!

ابن عباس از جا بلند شد و گفت:

معاویه به من بگو کجای قرآن را بخوانم که فضل علی بن ابیطالب نباشد؟! کجا را بخوانم که از علی بیان نشده باشد؟!

معاویه گفت : اصلا ابن عباس بخوان "اِذا زُلزِلَتِ الارضُ زِلزالَها"

ابن عباس: معاویه در این مورد هم شرمنده تم که حتی این آیه هم فضل علی بن ابیطالب است!

معاویه گفت : علی در این آیه دگر چه میکند ابن عباس؟!

ابن عباس گفت : نشنیدی بعد از رسول خدا یک سال نگذشته بود که زلزله ای بر مدینه آمد که همه ی مردم از شدت وحشت از خانه به در شده بودند و علی در میانشان حاضر شد و خواند این آیه را و پایش را بر زمین کوبید و فرمود: 
زمین ! ابوتراب بر تو امر میکند آرام گیر!

معاویه که از غضب بر خود میپیچید گفت:

 ابن عباس راحت بگو تا قرآن باشد، علی هم خواهد بود...

📚 بحار الانوار ج ۴۴ ص ۱۲۵

نثار وجود نازنین مولا امیرالمومنین علی حیدر کرار صلوات ... !!××!!

شرط درک محضر امام زمان (عج)

حجّت الاسلام قدس می‌گوید:
روزی آقا فرمودند: در «تهران»، استاد روحانی‌ای بود که «لُمعَتین» را تدریس می‌کرد. مطّلع شد که گاهی از یکی از طلّاب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق‌العادّه دیده و شنیده می‌شود.
روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود و نویسندگان، چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می‌شود و وی هرچه می‌گردد، آن را پیدا نمی‌کند و به تصوّر آنکه بچّه‌هایش برداشته و از بین برده‌اند، نسبت به بچّه‌ها و خانواده عصبانی می‌شود. مدّتی بدین منوال می‌گذرد و چاقو پیدا نمی‌شود و عصبانیّت آقا نیز تمام نمی‌شود.
روزی آن شاگرد بعد از درس، به استاد می‌گوید:
آقا! چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته‌اید و فراموش کرده‌اید. بچّه‌ها چه گناهی دارند! آقا یادش می‌آید و تعجّب می‌کند که آن طلبه چگونه از آن اطّلاع داشته است.
از اینجا دیگر یقین می‌کند که او با اولیای خدا سر و کار دارد، روزی به او می‌گوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت می‌شود، می‌گوید: آقای عزیز! مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید. به من بگویید خدمت آقا امام زمان(عج) مشرّف می‌شوید؟
استاد اصرار می‌کند و شاگرد ناچار می‌شود جریان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد می‌گوید: عزیزم! این بار وقتی مشرّف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می‌دانند، چند دقیقه‌ای اجازه تشرّف به حقیر بدهند.
مدّتی می‌گذرد و طلبه چیزی نمی‌گوید و استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد، جرئت نمی‌کند از او سؤال کند، ولی به جهت طولانی شدن مدّت، صبر استاد تمام می‌شود و روزی به وی می‌گوید: آقای عزیز! از عرض پیام من خبری نشد؟ می‌بیند که وی (به اصطلاح) این پا و آن پا می‌کند. استاد می‌گوید: عزیزم! خجالت نکش. آنچه فرموده‌اند، به حقیر بگویید؛ چون شما قاصد پیام بودی (و ما علی الرسول إلا البلاغ المبین).
آن طلبه با نهایت ناراحتی می‌گوید: آقا فرمود: «لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقت ملاقات بدهیم. شما تهذیب نفس کنید؛ من خودم نزد شما می‌آیم.»


منابع:
سیّدمهدی ساعی، به سوی محبوب.
رضا باقی‌زاده، برگی از دفتر آفتاب
موعود156
19/9/92

آیا سرداب محل سکونت امام مهدی علیه‌السلام است؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)

آیا سرداب محل سکونت امام مهدی علیه‌السلام است؟

نویسندگان متقدم اهل سنت می‌پندارند که شیعه سرداب را محل ظهور می‌داند، اما نویسندگان معاصر به‌جای تتبع، رفع خطا و بیان حقیقت، پا را فراتر نهاده و ادعا نموده‌اند که شیعه معتقد است امامشان سالیان متمادی در سرداب به‌سرمی‌برد و در همان‌جا زندگی می‌کند.[۱]
مرحوم علامه امینی در کتاب الغدیر در پاسخ به این بهتان می‌گوید:
«تهمت سرداب زشت‌تر است، درحالی‌که شیعه عقیده ندارد که امام در سرداب مخفی شده و از آنجا ظهور می‌کند. ای کاش آنان که این تهمت را زده‌اند دست کم حرفشان را یکی می‌کردند.
ابن‌بطوطه در سفرنامه‌اش [درباره محل سرداب می‌گوید] می‌گوید:[۲] در حله است. قرمانی در «اخبار‌الدول» می‌گوید در بغداد و دیگران می‌گویند در سامرا و قصیمی نمی‌داند کجاست، لذا جایی را نام نمی‌برد تا عیبش آشکار نشود».[۳]
همچنین آیت‌الله صافی گلپایگانی در مورد محب‌الدین (خطیب مدینه منوره) می‌فرماید:
«از اشتباهات فاحش ایشان به تبع گذشتگانش این است که عقیده در سرداب بودن امام را به شیعه نسبت داده و گمان کرده است که وکلای امام باب سرداب بوده‌اند، در‌حالی‌که کتاب‌های شیعه در دست است، حتی آنها که قبل از ولادت امام نوشته شده‌اند و در آنها از این بهتان اثری نیست».[۴]
بررسی روایات نشان می‌دهد که امام عصر در دوران غیبت محل مخصوص، معین و شناخته‌شده‌ای ندارد، اگرچه به‌طور ناشناس در میان مردم راه می‌رود با انها صحبت می‌کند.
امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «صاحب این امر میان مردم رفت‌وآمد می‌کند، در بازارشان راه می‌رود و بر فرش‌های آنها قدم می‌گذارد، در‌حالی‌که مردم او را نمی‌شناسند».[۵]
امام علی علیه‌السلام نیز می‌فرماید: «به پروردگارم سوگند! حجت خدا، روی زمین راه می‌رود و در خانه‌ها وارد می شود... سخنان را می‌شنود و به مردم سلام می‌دهد».[۶]
طبق روایات مربوط به محل زندگی حضرت، ایشان غالباً اطراف مدینه منوره حضور دارند و نیز ملاقات‌های فراوان و معتبری كه با حضرت در مكان‌های مختلف اتفاق افتاده همه گویای حضور حضرت در جامعه و میان مردم است و وجود ایشان در سرداب را نفی می‌كند.

پی‌نوشت‌ها
1. سیراعلام النبلاء، ذهبی، ج12، ص391؛ الاصابة، ابن‌حجر، ج2، ص438؛ الصراع بین الاسلام و الوثنیه، عبدالله علی القصیمی، ج1، ص374.
2. الغدیر، علامه امینی، ج2،ص198.
3. همان ج3،ص309و308.
4. مجموعه الرسائل، ج2، ص405.
5. الغیبه، نعمانی، ص164، ح4.
6. همان، ص144، ح10.

مدت زمان فتح دنیا توسط امام زمان ( عج )

مدت زمان فتح دنیا توسط امام زمان ( عج )

( بسم الله الرحمن الرحیم )

این احتمال وجود دارد که هشت ماه یاد شده، مدت زمان فتح و تسلط بر دنیا نباشد، بلکه مدت زمانی باشد که امام دنیا را از شر دشمنان و منحرفان پاک میکند؛ به این معنی که امام نخست کل دنیا را فتح خواهند کرد.

اشاره

برخوردهای آغازین امام مهدی(عج) با اهل کتاب چگونه است؟ عادلانه و همراه با رأفت و مدارا یا سهمگین و همراه خشونت؟ در قسمت نخست نوشتار حاضر ، بر مسالمت آمیز بودن رفتار امام مهدی(عج) با اهل کتاب ذکر شده است.

بقیه مقاله را در ادامه مطلب بخوانید ...

ادامه نوشته

بوی تلخ تبعیض به مشام می رسد ...

بررسی پدیده اشرافی‌گری درگفت‌وگو باجوانـان 
سؤال اوّل را که می‌پرسم، اغلب لبشان به لبخندی تلخ باز می‌شود و می‌پرسند: خودت چه فکر می‌کنی؟ و وقتی می‌خواهم نظر خودشان را بگویند، بدون لحظه‌ای تأمّل جواب می‌دهند: بله، صد در صد. موضوع مصاحبه مردمی را وقتی انتخاب می‌کردیم، به نظرمان نمی‌رسید پاسخ‌ها تا این حد به هم نزدیک باشد؛ امّا عکس العمل در مقابل سؤال اوّل و همین طور سایر سؤال‌ها، خبر از یک درد مشترک بین مردم داشت. سؤال اوّلی که پاسخ مشترک همه را در پی داشت، این بود: به نظرتان در «ایران»، زندگی اشرافی داریم یا نه؟ و سؤال بعدی ما این بود: چه چیزهایی را نشانه اشرافیّت می‌دانید که معتقدید در ایران وجود دارد؟

 


موضوع مصاحبه مردمی را وقتی انتخاب می‌کردیم، به نظرمان نمی‌رسید پاسخ‌ها تا این حد به هم نزدیک باشد؛ امّا عکس العمل در مقابل سؤال اوّل و همین طور سایر سؤال‌ها، خبر از یک درد مشترک بین مردم داشت. سؤال اوّلی که پاسخ مشترک همه را در پی داشت، این بود: به نظرتان در «ایران»، زندگی اشرافی داریم یا نه؟ و سؤال بعدی ما این بود: چه چیزهایی را نشانه اشرافیّت می‌دانید که معتقدید در ایران وجود دارد؟

••• بدو! بدو! آتیش به مالم زد!
رضا دهقان، دانشجوی کارشناسی ارشد و متولّد یکی از روستاهای اطراف «تهران» است. او می‌گوید: به عنوان نمونه، خبر داشتیم که عدّه‌ای دارند جشن پولدار شدن می‌گیرند و در این جشن باید یکی از وسایل گران قیمتشان را آتش بزنند؛ مثلاً در «لرستان» یک نفر ماشین زانتیای خود را آتش زده بود. مظاهر اشرافیّت را در به اصطلاح بالای شهر هم می‌شود دید؛ مثل ماشین‌های میلیاردی سوار شدن.
نوع پوشش مردم و مکان‌هایی که افراد می‌روند، ماشین‌های آن‌چنانی، آن هم نه یکی، چند تا، خانه‌های بزرگ و تجمّلی، سفرهای خارجی، وسایل لوکس و گران‌قیمت منزل، مراکز خرید، مهمانی‌های آن‌چنانی و... مواردی هستند که مصاحبه شوندگان در خصوص مصادیق، بر آن اتّفاق نظر دارند و آنها را مواردی می‌دانند که به چشم می‌آید و اشراف به وسیله آن فخرفروشی می‌کنند.
از مصاحبه شونده‌ها می‌پرسم وقتی اشراف و زندگی اشرافی را می‌بینی، چه احساسی پیدا می‌کنی؟‬
مریم مدیر یک مجموعه آموزشی است و خودش را جزو قشر متوسط جامعه می‌داند. او می‌گوید: اشرافی‌گری با محروم کردن عدّه‌ای از بسیاری از امکانات همراه است؛ برای مثال سری به شمال کشور بزنید. شما اگر پول نداشته باشید، برای رسیدن به دریا باید مسافت زیادی را طی کنید تا به ساحل برسید؛ زیرا یک ثروتمند، به واسطه ویلایش شما را از ساحل دریایی که حقّ همه است، محروم کرده یا در کنار رودخانه‌ها یا مناطق خوش آب و هوا. اگر سری به «کلاردشت» بزنید، می‌بینید که مناظر زیبای دشت‌های سرسبز کلاردشت امروز تبدیل شده به مکانی پر از ویلاهای رنگ وارنگ که حقّ لذّت بردن از طبیعت بکر را از شما می‌گیرد.

••• حسّ نابرابری به خاطر پول
هادی مهندس صنایع است و می‌گوید: همین که در جادّه‌ها موقع رانندگی، همواره با این ترس رانندگی می‌کنید که مبادا با ماشین میلیاردی‌ای که در حال ویراژ دادن است، تصادف کنید یا رستوران‌هایی را می‌بینید که با حقوق یک ماهتان هم نمی‌توانید خانواده را به آنجا ببرید، دچار حسّ نابرابری می‌شوید. از طرفی این موضوع وقتی دردناک می‌شود که زمینه‌ساز آسیب رسیدن به شما باشد؛ برای مثال این افراد، به واسطه پولی که دارند حتّی در زمینه درمان نیز با یک فرد عادّی متفاوت هستند. کسی که پول ندارد، مجبور است به بیمارستان دولتی برود و خوب می‌دانیم نحوه برخورد با بیماران در این بیمارستان‌ها چقدر توهین‌آمیز است؛ امّا یک بیمار ثروتمند می‌تواند در بیمارستانی خصوصی و با آرامش تمام بستری شود و دغدغه‌ای جز بیماری‌اش نداشته باشد. درواقع با ایجاد بیمارستان‌های خصوصی و لوکس، این نابرابری در زمینه درمان هم ظاهر شده است؛ درحالی که این شرایط مناسب باید برای بیماران فراهم باشد.
از طرف دیگر ترویج سبک زندگی اشرافی در جامعه، خانواده‌های بسیاری را دچار مشکل می‌کند. کسی را می‌شناسم که از طبقه متوسط است؛ امّا برای اینکه بخواهد عروسی‌ای شبیه اشراف برگزار کند از همان ابتدای زندگی، زیر بار قرض بسیار رفته است. این موضوع نه فقط برای او، حالا برای کلّ فامیلش هم دردسر ساز شده و ازدواج را برای سایر بچّه‌های فامیل هم سخت کرده است؛ زیرا خانواده‌ها فکر می‌کنند اگر عروسی‌ای کمتر از آن بگیرند، آبرویشان می‌رود!
رضا دهقان، دانشجوی کارشناسی ارشد و متولّد یکی از روستاهای اطراف تهران است. او می‌گوید: راستش من رویم را برمی‌گردانم تا نبینم. چون اعتقاد دارم: اوّلاً آدم را خیال‌باف می‌کند؛ آن هم خیال چیزی، مثل ماشین دو میلیاردی؛ از طرف دیگر، این نوع تفکّر، فسادانگیز است.
خانم عزیزی کارمند است و می‌گوید: احساس بدی ندارم و حتّی از اینکه می‌بینم مردم ایران دررفاه زندگی می‌کنند، خوشحال می‌شوم؛ امّا گاهی هم افرادی را می‌بینم که آهی در بساط ندارند تا زندگی روزمرّه‌اشان را بگذرانند و ناراحت می‌شوم.
روح الله پژوهشگر مسائل منطقه‌ای است. او می‌گوید: این سؤال خیلی سخت است؛ ولی این‌طور می‌شود جواب داد که زندگی هر کسی به خودش ربط دارد. طرف زحمت کشیده و پولدار شده و دوست دارد این‌طور خرج کند.احساسی هم اگر باشد، ناشی از این است که این پول از کجا آمده و آیا نظارتی بر آن وجود دارد؟ من کارمند دولت، در سی سال کار برای دولت شاید ۴۰۰میلیون درآمد داشته باشم و هیچ وقت نمی‌توانم ماشین و خانه آن‌چنانی بگیرم.

••• وقتی رانت، پول باد آورده می‌آورد
لابه‌لای حرف‌های مصاحبه شونده‌ها رنگ و بوی وجود عواملی دیده می‌شود که بر این شرایط مؤثّرند. از آنها می‌پرسم: عامل مقوّم و مؤثّر در این حوزه را چه می‌دانید؟ و جواب‌ها باز هم به هم نزدیکند: وجود نداشتن نظارت و وجود رانت.
رضا دهقان می‌گوید: اشرافیّت برخی مردم و دولت به هم ربط دارد؛ یعنی دولت باعث می‌شود عدّه‌ای شدیداً صعود کنند و طوری شود که در جامعه، مظاهر آن را عیان کنند. از طرف دیگر رانت باعث ایجاد این ثروت‌های کلان است. کسانی که توانسته‌اند در دستگاه دولتی نفوذ داشته باشند، ازطریق این نفوذ، برای مثال در مناقصه‌ها برنده می‌شوند یا امتیازات کسب می‌کنند یا رانت اطّلاعاتی  دارند و مثلاً می‌دانند که قرار است فلان کالا گران شود و اقدام به وارد کردن آن می‌کنند و در نتیجه یک شبه ثروتمند می‌شوند. این اقتصاد، فساد‌آور است و یک شبه می‌تواند فردی را از فرش به عرش یا برعکس بکشاند.

••• زندگی اشرافی مسئولان
خانم عزیزی هم وجود نداشتن نظارت را، به ویژه در حوزه اقتصاد، عامل آن می‌داند و می‌گوید: وقتی به مرور زمان اشرافی‌گری در کشور رشد پیدا می‌کند، کم‌کم مردم از اعتقادات مذهبی و دینی خودشان دور می‌شوند. وقتی انسان‌ها تمایل به زندگی اشرافی پیدا می‌کنند، دیگر نمی‌توانند زیردستان و فقیران را درک کنند؛ به طور مثال کسی که هر شب، غذا چلوگوشت یا میگو صرف می‌کند، چطور می‌خواهد کسی را که در سال، شاید نتواند یک کیلو گوشت هم بخرد، درک کند؟ از طرفی اشرافی‌گری خودش زمینه‌ساز فسادهای دیگر می‌شود. آن فرد ثروتمند برای اینکه بتواند اموال خود را همیشگی و پایدار کند، به هر گناهی دست می‌زند؛ حتّی غصب مال یک یتیم یا یک آدم حقیر.
از طرفی، هنوز دولت ما برنامه جامعی برای جلوگیری از ترویج فرهنگ غربی در کشور ندارد؛ زیرا اشرافی‌گری، از سبک زندگی غربی نشئت گرفته است. وقتی دولت و مدیران فرهنگی نتوانسته‌اند سبک زندگی اسلامی، ایرانی را در بین مردم نهادینه کنند، پس این فضا به دست غربی‌ها می‌افتد و راحت در میان ما نیز نفوذ می‌کنند. از طرفی خانه یا ماشین یا سبک زندگی شخصیّت‌های برجسته کشور یا سران نظام اگر همراه با اشرافی‌گری باشد، به شدّت ترویج‌دهنده زندگی اشرافی است که متأسّفانه امروزه شاهد این اتّفاق هستیم.

••• تقلید از فرهنگ اشرافی‌گری
روح‌الله می‌گوید: جدای از بحث نظارت و کنترل منابع ثروت و حدود آن در این افراد، حسّ دین‌گریزی و ندادن زکات و خمس را در اکثر این خانواده‌های اشرافی می‌شود، دید؛ زیرا اگر مردم، به موقع و هر ساله خمس و زکات پرداخت کنند و از لحاظ دینی و تفکّر مذهبی، مشکلی نداشته باشند، مطمئن باشید به هم‌نوعان خودشان کمک می‌کنند. همچنین به لحاظ فرهنگی، جامعه ما جامعه‌ای است که توسعه در آن نقشی ندارد و فقط به لحاظ گفتاری، شاهد پیشرفت هستیم؛ ولی در عمل چنین چیزی وجودندارد. به همین دلیل کسانی هستند که از آب گل آلود ماهی می‌گیرند و استفاده می‌کنند و یک شبه بابک زنجانی می‌شوند!
از  طرف دیگر، از زمانی که شبکه‌های ماهواره‌ای! پا به خانه‌های مردم گذاشتند، سطح اشرافی‌گری و طبقه اشرافی در جامعه ما به شدّت بالا رفت. از آن بدتر وقتی است که فیلم‌سازان ما از برنامه‌های آنها کپی‌برداری می‌کنند و سریالی مثل «هفت سنگ» را که کپی‌برداری یک مجموعه آمریکایی است، در ماه مبارک رمضان پخش می‌کنند که هیچ سنخیّتی با فرهنگ ما ندارد و زندگی آنها پر از تجمّلات و اشرافی‌گری است.

••• نظارت، فرهنگ‌سازی، خصوصی‌سازی
اگرچه مردم از این وضعیت ناراضی هستند، امّا پیشنهادهایی هم دارند و وقتی از آنها می‌پرسم به نظرشان راه درمانی برای این مشکل هست؟ جواب‌های جالبی می‌گیرم:
رضا می‌گوید: اشرافی‌گری، بیشتر یک موضوع فرهنگی است تا اقتصادی. البتّه فرهنگ هم وابسته به اقتصاد و همچنین سیاست است. پس به نظر، حلّ این مشکل در اولویّت اوّل، نیاز به یک اراده سیاسی دارد که اگر مسئولان بخواهند این مشکل حل شود، از طریق کار فرهنگی و آگاهی دادن به مردم و بالا بردن سطح فکرشان برای مطالبه‌گری از حکومت، ایجاد می‌شود؛ امّا متأسّفانه قدرت‌طلبی، مانعی بر سر راه این آگاهی‌آفرینی است.

••• صدا و سیما به خودش بیاید
فاطمه عزیزی هم کار فرهنگی را بسیار مؤثّر می‌داند و می‌گوید: معتقدم صدا و سیما باید به رأس کار آمده و به پالایش برنامه‌های خودش بپردازد؛ به طور مثال الآن اکثر سریال‌ها و فیلم‌های ایرانی در خانه‌های ویلایی و دوبلکس یا بسیار مجهّز به آخرین امکانات و تکنولوژی روز است. این دقیقاً ترویج فرهنگ اشرافی‌گری است. برخی از مردم، از همین تصاویر و زندگی‌های اشرافی‌گری که در سریال‌ها به تصویر کشیده می‌شوند، الگوپذیری می‌کنند.حال اگر صدا و سیما به سمت سبک زندگی اصیل ایرانی، به ویژه اسلامی، ایرانی برود، در تغییر نگرش مردم تأثیرگذار خواهد بود.
البتّه نباید وظایف دولت را هم در این راستا نادیده گرفت. همین اجازه ورود ماشین‌های چند صد دلاری یا چند میلیاردی و ویراژ آنها در کشور، نشان از بی‌توجّهی و غفلت دولت، نسبت به زندگی ایرانی، اسلامی است.

••• رسانه‌هایی که ناظر می‌شوند
ابراهیم با توجّه به تخصّص خود در زمینه رسانه می‌گوید: رسانه‌های آزاد و مستقل، مؤثّرترین راه است. از نظر لاسول نظریّه‌پرداز، ارتباطات، یکی از کارکردهای مطبوعات نظارت است. نظارت فقط سیاسی نیست؛ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هم هست. وقتی رسانه‌ها بتوانند به راحتی انتقاد کنند و اگر فساد اقتصادی یا حرکت به سمت اشرافی‌گری دیدند، آن را افشا کنند، کمتر کسی به خودش جرئت می‌دهد که عمل اشتباه داشته باشد.
اصلاح ساختار اقتصادی از دولتی به خصوصی و واگذاری شفّاف و رقابتی امکانات دولتی به بخش خصوصی، یعنی همان اصل 44 قانون اساسی نیز راهکار مفید بعدی است.

••• کدام مسیر را خواهیم رفت؟
پرونده اشرافی‌گری و تبعاتش را اگرچه با چند مصاحبه و گفت‌وگو با جوانان این سرزمین نمی‌توان تکمیل کرد، امّا نظرات و دیدگاه‌های همین افرادی که در مصاحبه، همراه آنان بودیم، به نشان ما داد که این درد، بین مردم مشترک است و عواملش هم از نظر آنها یکسان؛ امّا در این میان، یک چیز می‌ماند و آن هم این است که آیا به راستی می‌توان این درد را درمان کرد یا نه؟ و آیا بعد از این همه سال تلاش و شعار و برنامه‌ریزی، حال که به جایی رسیده‌ایم که کاخ و کوخ‌ها در فاصله چند متری از هم، به یکدیگر لبخند تلخ می‌زنند، کدام مسیر را ادامه خواهیم داد؟ مسیر حلّ مشکل یا مسیری که چشمش را بر غربت کودکانی که در حسرت یک لقمه نان می‌مانند، می‌بندد.

گزارشگر : مریم محبی

تفکر، وهابی ؛ عامل ، سعودی ؛ قربانی ، شیعیان ؛ ایران کجای قضیه است ؟!

(بسم الله الرحمن الرحیم)

شبکه خبری «العربیه»، در واکنشی نسنجیده و منفعل به حملات تروریستی داعش که روز گذشته کویت، تونس و فرانسه را هدف قرار داد بویژه با تکیه بر انفجار تروریستی یک انتحاری در مسجد شیعیان در کویت در گزارشی تلاش کرد بار دیگر ایران را در موضوعی دخیل کند که تفکرش وهابیت عربستان و عواملش تروریست‌های سعودی‌تبار و قربانیانش صرفا شیعیان نماز‌گزار در مساجد هستند.

العربیه در گزارشی با عنوان «ایران اولین کشوری که دست به انفجار اماکن مقدس زد» مدعی شد که گروهک‌های تروریستی داعش و القاعده تنها گروه‌هایی نیستند که دست به انفجار اماکن مقدس زده بلکه ایران در این زمینه پیشگام است!.

به نظر می‌رسد این شبکه عربستانی تلاش می‌کند با ذکر بی‌دلیل و سند ایران و اتهام زنی به تهران این واقعیت را در اذهان عمومی کمرنگ کند که اغلب تروریست‌هایی که اخیرا دست به اقدامات انتحاری زده‌اند و مساجد شیعیان را در کشورهای عربی هدف حملات خود قرار داده‌اند عربستانی و با دیدگاه‌های افراطی وهابی هستند.

این شبکه که اخیرا دست به حمایت از مریم رجوی سرکرده سازمان تروریستی منافقین زده است و در تلاش برای تبلیغ برای این سازمان تروریستی سخنرانی‌های مریم رجوی را به صورت مستقیم پوشش می‌دهد، در اقدامی عجیب واقعیت حمله تروریستی گروهک منافقین به حرم علی بن موسی الرضا (ع) در مشهد را به حکومت ایران نسبت داد و مدعی شد که سازمان اطلاعات ایران این عملیات را اجرا کرده و تقصیر آن را برگردن گروهک منافقین انداخته است.

معلوم نیست «عبدالرحمن العفراوی» به اصطلاح کارشناس مسائل ایران در گزارش العربیه، چگونه نتیجه‌گیری کرده که ایران بر چه اساسی می‌تواند از حمله به یکی از اماکم فوق‌العاده مقدس خود و شهادت شماری از زائران بی‌گناه سودجویی کند.

آن حادثه دلخراش در ساعت 14 و 26 دقیقه روز دوشنبه 30 خرداد 1373 همزمان با روز عاشورا و در حالی که در رواق‌ها، صحن‌ها، بست‌ها و اطراف آرامگاه امام هشتم (ع)، مردم حضور داشتند و مشغول عزاداری بودند، روی داد.

این بمب گذاری در محلی واقع در قسمت بالای سر ضریح انجام و منفجر شد. براثر شدت انفجار که طبق نظر کارشناسان مربوطه حجم آن معادل 10 پوند ماده منفجره تی.ان.تی بود، 26 نفر شهید و بیش از 300 تن زخمی شدند.

عربستان که خود بالاترین میزان صادرات تروریست در جهان را دارد -و آمار سوریه و عراق این را اثبات می‌کند- و اتباع این کشور در بزرگترین عملیات‌های تروریستی جهان از جمله «انفجار بمب‌های دوقلو» نیویورک -سوای عوامل سیاسی اصلی آن- دست داشته‌اند، ایران را برای ایجاد تفرقه مذهبی به اقدام به انفجار اماکن مقدس در عراق و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس متهم می‌کند.

آیا تا به حال کسی از محل زندگی امام زمان علیه‌السلام اطلاعی داشته است ؟

آیا تا به حال کسی از محل زندگی امام زمان علیه‌السلام اطلاعی داشته است ؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)

اقتضای غیبت امام مهدی علیه‌السلام، پنهان‌بودن مکان حضرت از دیدگان می‌باشد؛ چراکه اطلاع‌نداشتن از مکان حضرت به‌ جایی ضرر نمی‌رساند و عقیده‌ای را متزلزل نمی‌کند؛ خدایی که به حکمت بالغه، قوّه قاهره و مصلحت تامه خود، امام را در پرده غیبت قرار داده است، قادر است مکان زندگی او را نیز از مردم پنهان سازد. 
بر حسب آنچه از بعضی احادیث و حکایات معتبر استفاده می‌شود، حضرت در غیبت کبرا در مکان و شهر معین و خاصی استقرار دایم ندارند، بلکه برای انجام وظایفی و تکالیفی که بر عهده دارد به مسافرت و انتقال از مکانی به مکان دیگر، می‌پردازند.
از جمله شهرهایی که به قدوم مبارکشان مزین شده و جز آن به ما رسیده است: مدینه طیبه، مکه مکرمه، نجف اشرف، کوفه، کربلا، کاظمین، سامرا، مشهد، قم و بغداد است. همچنان مقامات و اماکنی که آن حضرت در آن اماکن تشریف‌فرما شده‌اند، متعدد است؛ مانند مسجد جمکران قم، مسجد کوفه، مسجد سهله، مقام حضرت صاحب‌الامر در وادی‌السلام نجف و در حلّه، و بعید نیست که اقامت‌گاه اصلی ایشان، یا اماکنی که بیشتر آمدوشدشان در آنجاهاست، مکه معظمه و مدینه منوره و عتبات مقدسه باشد.[۱]
در احادیث آمده است: 
«او در موسم حج حاضر می‌شود و در اعمال حج شرکت می‌کند، او مردم را می‌شناسد، ولی مردم او را نمی شناسند».[۲]
همچنین از امام صادق علیه‌السلام روایت شده است:
«قائم از این جهت به یوسف شباهت دارد که برادران یوسف با اینکه عاقل و دانا بودند و قبلاً هم با وی معاشرت داشتند، وقتی وارد بر او شدند تا خود را معرفی ننمود او را نشناختند و با اینکه بین او ویعقوب بیش از هجده روز فاصله نبوده یعقوب از وی اطلاعی نداشت، پس چرا این مردم انکار می‌کنند که خدا همین عمل را نسبت به حجت خود حضرت صاحب‌الامر نیز انجام دهد! آن جناب هم، در بین مردم تردّد کند و در بازارشان راه برود و بر فرششان قدم بگذارد ولی او را نشناسند و به همین وضع زندگی کند تا هنگامی که خدا اذنش دهد، خودش را معرفی نماید».[۳] 

پی‌نوشت‌ها
۱. امامت و مهدویت، لطف‌الله صافی گلپایگانی، ص۲۷؛ منتخب‌الاثر، ج ۱۴، ص۳۷۰.
۲. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۵۲.
۳. همان، ص۱۵۴.

فروش پکیج مستند ها و فیلم های آلمان نازی ، آدولف هیتلر و جنگ جهانی دوم

به نام خداوند بخشنده مهربان
 
فروش پکیج مستند ها و فیلم های آلمان نازی ، آدولف هیتلر و جنگ جهانی دوم
 
با درود
  
مجموعه ای بزرگ از بهترین مستند ها ، کلیپ های سخنرانی سران آلمان نازی و کلیپ هایی در مورد جنگ جهانی دوم همراه با زیر نویس پارسی به فروش می رسد ...

 مستند های این پکیج شامل این موارد هستند : 

چهل و دو ترور هیتلر ( زیر نویس پارسی )
آدولف هیتلر بزرگترین داستان نا گفته ( 27 قسمت کامل ، 10 قسمت اول دارای زیر نویس  پارسی )
آخر الزمان : ظهور هیتلر
آخر الزمان : جنگ جهانی دوم 
جذابیت تاریک آدولف هیتلر ( سه قسمت کامل و قسمت اول و دوم دارای زیر نویس پارسی می باشند )
دانکرک : نبرد برای فرانسه ( دوبله به پارسی )
فیلم های رنگی از آدولف هیتلر
وافن اس اس نیروی ویژه ی هیتلر ( دوبله به پارسی )
جنگ جهانی در سیزده قسمت تمام رنگی با کیفیت اچ دی
هولوکاست حقیقت یا افسانه ( دوبله به پارسی )
زمین سوخته ( 5 قسمت دوبله به پارسی )
فرزندان هیتلر
کشتی عظیم نازی ها – Nazi Supership
پشت پرده جنگ های جهانی ( دوبله به پارسی )
دروغ به سبک هولوکاست ( 5 قسمت زیر نویس پارسی )
ظهور و سقوط رایش سوم پخش شده از شبکه چهار سیما ( دوبله به پارسی )
و ...
،
 

آرشیو بی نظیر مجلات منتشرشده در زمان جنگ جهانی دوم به صورت پی دی اف

،

همراه با چندین کتاب پی دی اف و رادیوهای انجمن های ناسیونال سوسیالیستی ایران  ...

که در 11 دی وی دی ارائه می شوند ...

مبلغ فروش 400 هزار ریال ( 40 هزار تومان ) است ، که با پرداخت این مبلغ هزینه های پستی هم توسط ما پرداخت خواهد شد ...

چنانچه شما دوستان خواهان فیلم پیروزی اراده ( فیلم تبلیغاتی حزب نازی و اولین فیلم تبلیغاتی جهان  ) با زیر نویس پارسی و مستند زندگی آدولف هیتلر با زیر نویس پارسی باشید ، 5 هزار تومان به مبلغ بالا اضافه می شود و مجموعه دارای 13 دی وی دی خواهد شد …

جهت سفارش یا با تلفن : 
09360044454 تماس بگیرید ...

و یا با اکانت تلگرام  @PersianFaith ارتباط برقرار کنید ...
ارتباط برقرار کنید !

آیا نمی‎شود امام زمان زودتر ظهور کند ؟

(بسم الله الرحمن الرحیم) 

آیا نمی‎شود امام زمان زودتر ظهور کند و جنگ‎هایی که می‎گویند در آخرالزمان اتفاق خواهد افتاد، رخ ندهد؟

بررسی و مرور روایات آخرالزمان نشان می‌دهد که رخدادهای آخرالزمان، از چند جهت می‌‎تواند مورد تحقیق قرار گرفته، و پاسخی برای سؤال فوق باشد. 
ابتدا باید توجه داشت که سند روایاتی که به وقوع جنگ در آخر‌الزمان می‌پردازند، از قوّت چندانی برخوردار نبوده، بدون اشکال نیستند؛ به‌همین‌جهت، قبول و پذیرش قطعی آنها ممکن نیست. 
از دیگرسو، ستیز با امامت و مهدویّت، حادثه نوبنیادی نیست. از کاوش تاریخ درمی‌یابیم که انبیای الهی و پیروان واقعی آنها، همواره مورد ستیز امام‎ستیزان و ولایت‎گریزان قرار گرفته‎اند؛ چنانکه در قرآن کریم اشاره شده است وقتی به فرعون گفته شد: «از بنی‌اسرائیل فرزندی به دنیا می‌‎آید که پادشاهی و حکومت تو را از بین خواهد برد»، او ظلم و ستم بر بنی‎اسرائیل را شدت بخشید و حتی به دستور او، زنان باردار را شکم دریدند و برای مقابله با این پیامبر الهی، مادر و فرزندان زیادی را قربانی کردند. 
در حدیثی از پیامبر، چنین روایت شده است: «پس از من، فتنه‎هایی پدید می‌‎آید که راه نجاتی از آن نخواهد بود»[۱]؛ به‌همین‌جهت، در روایات متعددی، خروج سفیانی را حتمی معرفی کرده‎اند که فلسفه خروج او، آغاز جنگ با حضرت مهدی علیه‌السلام است. 
راوی می‌‎گوید از امام صادق علیه‌السلام سؤال کردم که امام باقر علیه‌السلام فرموده‎اند: «خروج سفیانی از امور حتمی است که هنگام ظهور، واقع خواهد شد». امام صادق علیه‌السلام پاسخ دادند: «بله؛ خروج سفیانی از امور حتمی است».[۲] 
بنابراین، می‌توان از این‌گونه روایات، چنین نتیجه گرفت که به‌هر‌حال، عده‌ای به جنگ با امام زمان برمی‌خیزند؛ هر چند طبق روایات، تمام جنگ‌افروزان ـ به‌ویژه سفیانی ـ قبل از رویارویی با امام زمان، در منطقه بیداء (بین مکه و مدینه) از بین خواهند رفت و هرگز موفق به مقابله با مهدی علیه‌السلام نخواهند شد.
بررسی روایات، نشان می‌‎دهد که مهم‌ترین جنگ‎های آخرالزمان، میان امام‎ستیزان و مهدی‎گریزان روی خواهد داد و نزاع، میان دشمنان خواهد بود؛ بنابراین، خطری مسلمانان و مهدی‎باوران را تهدید نمی‌‎کند. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام آمده است: «حضرت، هنگامی ظهور می‌‎کند که یک‌سوم مردم از بین رفته باشند». راوی سؤال می‌‎کند: «پس در عصر ظهور، چه کسی باقی خواهد ماند؟» امام صادق علیه‌السلام  می‌فرماید: «آیا دوست ندارید شما به رغم کش‎مکشِ دشمنان، باقی بمانید».[۳]

پی‌نوشت‌ها
۱. کمال‌الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۷۱. 
۲. همان، ص۶۵۲، ح۱۴. 
۳. ر. ک: همان، ص۶۵۶، ح۲۹.